۲۵ فروردین، ۱۳۹۱

ايران از يک توافق هسته ای چه می تواند به دست آورد؟

«پاتريک کلاوسون»، کارشناس مسائل خاورميانه و از مديران موسسه مطالعات خاور نزديک در واشنگتن، در تحليلی پيرامون مذاکرات هسته ای ايران باغرب، در سايت اين موسسه می نويسد:« با توجه به اختلافات آمريکا و ايران بر سر مسائل ديگری نظير تروريسم در منطقه و حقوق بشر در ايران، جمهوری اسلامی ايران از طريق يک توافق هسته ای با غرب به امتيازات اقتصادی محدودی دست خواهد يافت و آيت الله خامنه ای نگران است که رژيم وی برای اين امتيازات مجبور شود بهای گزافی بپردازد.»

به اعتقاد اين کارشناس خاورميانه حتی اگر دولت ايران تصميم بگيرد که در دور جديد مذاکرات هسته ای به طور جدی به سمت يک توافق حرکت کند آنچه که در مقابل دريافت خواهد کرد بسيار ناچيز خواهد بود. چون حتی با وجود دستيابی به يک توافق همه جانبه بر سر بحران هسته ای ، تضاد شديد در منافع استراتژيک آمريکا و ايران بر جای خود باقی خواهد ماند.
 

خلاصه ای از نوشته آقای کلاوسون به شرح زير است:

دستاوردهای اقتصادی ناچيز

بسياری از تحريم هايی که از سوی آمريکا در مورد ايران اعمال شده اند علاوه بر موضوع هسته ای انگيزه های ديگری داشته اند مثل حمايت ايران از تروريسم  و يا نقض شديد حقوق بشر در داخل آن کشور. به عنوان مثال در قانون مربوط به اعمال تحريم بر بانک مرکزی ايران که در ماه فوريه امسال توسط باراک اوباما به امضا رسيد گفته می شود که دليل اين مجازات « نقش بانک مرکزی و ساير بانک های ايرانی در پنهان کردن معاملات با نهادهای تحريم شده، نقش آنها در پولشويی و خطر آنها برای سيستم بانکی بين المللی » است. هيچيک از اين موارد با حل معضل مربوط به برنامه هسته ای ايران برطرف نخواهند شد.

از سوی ديگر تجربه نشان داده که حکومت آمريکا حتی اگر تصميم بگيرد، تحريم و مجازات های اقتصادی در مورد کشورهای ديگر را به صورت مرحله ای و بلند مدت کاهش خواهد داد. در مورد مشخص تحريم ها عليه ايران، بسياری از اين موارد که در ابتدا به صورت دستور رييس قوه مجريه ابلاغ شده به مرور زمان به قانون تبديل شده اند. هر چند در اين قوانين منظور شده که رييس جمهور براساس منافع و امنيت ملی آمريکا می تواند آنها را لغو کند ولی معمولا تغيير چنين قوانينی در فضای سياست داخلی آمريکا کار بسيار دشواری است.

ساير کشورها و به خصوص اتحاديه اروپا نيز در توجيه تحريم های خود عليه ايران همواره بر مسئله حقوق بشر تکيه کرده اند و لازم به توضيح نيست که از نگاه نهادهای تصميم گير در اتحاديه اروپا دولت ايران حتی اگر بر سر برنامه های هسته ای خود به توافق برسد هنوز از نظر عملکرد در زمينه حقوق بشر پرونده بسيار بدی دارد.

تا جاييکه به قطعنامه ها و تحريم های مصوب شورای امنيت سازمان ملل متحد برمی گردد دولت آمريکا مصمم است که از لغو آنها جلوگيری کند. آمريکا نگران است که اگر حکومت ايران به تعهدات خود عمل نکند تصويب مجدد آنها دشوار خواهد بود. بنابراين ترجيح می دهد که به جای لغو اين قطعنامه ها، در صورت لزوم آنها برای دوره ای به تعليق درآيند.
در مجموع می توان به اين نتيجه رسيد که امتيازی که ايران در مقابل توافق با غرب خواهد گرفت عدم اعمال تحريم های بيشتر است و نه ضرورتا لغو تحريم های موجود. دور جديد تحريم های شديد عليه ايران يعنی قطع خريد نفت آن کشور از سوی اتحاديه اروپا و تحريم معاملات خارجی بانک مرکزی ايران که مربوط به فروش نفت می شود، قانونا بايد از ماه ژوئن به اجرا درآيند.

اين احتمال وجود دارد که درصورت حصول به يک توافق جدی در دور جديد مذاکرات هسته ای با ايران اين تحريم ها معلق شوند. اما درغير آنصورت احتمالا آمريکا، اتحاديه اروپا و متحدان آنها به سوی اعمال تحريم های بيشتر حرکت خواهند کرد.

اما پرهيز از قرار گرفتن در معرض مجازات های شديدتر برای رهبران ايران امتياز چندان بزرگی نيست که انگيزه لازم برای حرکت به سمت نوعی توافق را در آنها ايجاد کند. آنها نمی توانند به حاميان خود بگويند: «توافق بدی است ، ولی اگر اين کار را نمی کرديم از اين هم بدتر می شد.»

نگرانی های خامنه ای

آيت الله خامنه ای در مورد بحران هسته ای همواره بر اين اصل تاکيد کرده که توافق بر سر اين موضوع با آمريکا نتيجه راهبردی نخواهد داشت چون واشنگتن در اساس سياست تغيير رژيم ايران را تعقيب می کند و حتی اگر مسئله هسته ای حل شود به دنبال بهانه ديگری برای اعمال فشار بر ايران خواهد بود. رهبر ايران و همفکران وی از سالها پيش همواره تاکيد کرده اند که آمريکا از راههای مختلف به دنبال سرنگون کردن رژيم جمهوری اسلامی است و حتی تظاهرات معترضان به انتخابات رياست جمهوری سال ۲۰۰۹ را توطئه غرب برای « سرنگونی نرم » حکومت اسلامی توصيف می کردند.

تلاش برای قانع کردن خامنه ای با دادن امتيازهايی به ايران کار بسيار دشواری است چون به نظر می رسد که او از امتيازدهی های غرب بيش از اعمال فشارهای غرب نگران است. به عنوان مثال هرگونه تبادل فرهنگی بين ايران و غرب ، که از نگاه بسياری می تواند زمينه را برای ايجاد تفاهم متقابل فراهم کند، از نگاه آيت الله خامنه ای تهاجمی عليه پايه و اساس حکومت اسلامی تلقی می شود. در بسياری از سخنان وی می توان ديد که او بيش از حمله نظامی خارجی، نگران گشودن درهای کشور به سوی غرب و از سرگيری روابطی عادی با جهان خارج است.

مخالفت هميشگی آيت الله خامنه ای با هرگونه مصالحه و معامله که از نگاه وی گام نهادن در يک سراشيبی خطرناک است، يکی ديگر از علائمی است که ثابت می کند رهبر ايران با حصول به يک توافق در زمينه بحران هسته ای مخالف است. خوشبختانه با وجوديکه او مهمترين بازيگر و تصميم گيرنده در سياست ايران است ولی تنها مقام نيست و شايد در نهايت افراد و گرايش های عمل گرا بر مواضع او غالب شوند.

مواد هسته ای در برابر برنامه هسته ای

احتمالا مهمترين دستاورد ايران از يک توافق در مورد بحران هسته ای در عرصه برنامه های هسته ای آن کشور خواهد بود. برنامه هسته ای اکنون عملا بزرگترين نقطه قوت ايران برای هرگونه مذاکره و معامله ای است. کسب مشروعيت بين المللی برای بخشی از اين برنامه ها برای جمهوری اسلامی يک پيروزی بزرگ خواهد بود.

به نظر می رسد که آمريکا و متحدان غربی آن در برابر دريافت تضمين هايی حاضراند ادامه غنی سازی با غلظت اندک در ايران را بپذيرند. شروع غنی سازی اورانيوم توسط ايران نقطه آغاز اين بحران بود ولی اکنون با پيشرفت های ايران در ساير عرصه های فن آوری هسته ای به نظر می رسد که غرب حاضر است اين حق ايران را به رسميت بشناسد. در صورت دستيابی به يک توافق در مورد بحران هسته ای، دستاورد ديگر ايران اين است که به احتمال زياد عمليات پنهانی و خرابکارانه عليه برنامه های هسته ای و نظامی آن کشور متوقف خواهد شد.

فارغ از اينکه توافق بر سر بحران هسته ای ايران تا چه حد جدی و همه جانبه باشد در يک اصل شکی نيست و آن اينکه منافع و جهت گيری های راهبردی ايران و آمريکا کماکان تضاد شديدی خواهند داشت. يکی از محورهای جديد برای تشديد تخاصم بين ايران و آمريکا بحران فعلی سوريه و سرانجام آن است. اگر جمهوری اسلامی خواهان کسب امتيازات بيشتری است بايد در مقابل امتيازهای بيشتری به آمريکا و غرب بدهد.

View Original Article


0 comments:

ارسال یک نظر