۱۲ اردیبهشت، ۱۳۹۱

نزاع فاسدان بر سر فساد

اگر در اين مدعا توافق داشته باشيم که "رژيم استبدادی ام الفساد است" ، يعنی اکثر مفاسد ناشی از وجود و دوام چنان نظام هايی است، می توان و بايد رهبران رژيم جمهوری اسلامی را فاسد به شمار آورد که چنين نظامی برساخته و دوامش را از طريق سرکوب و فسادهای دائمی تضمين می کنند.اگر در اين مدعا توافق داشته باشيم که " رژيم استبدادی ام الفساد است " ، يعنی اکثر مفاسد ناشی از وجود و دوام چنان نظام هايی است، می توان و بايد رهبران رژيم جمهوری اسلامی را فاسد به شمار آورد که چنين نظامی برساخته و دوامش را از طريق سرکوب و فسادهای دائمی تضمين می کنند.

برای تثبيت اين مدعا می توان به گزارش های ساليانه ی سازمان بين المللی شفافيت استناد کرد که ميزان فساد رژيم های مختلف را گزارش می کنند. اين گزارش ها نشان می دهد که ميزان فساد رژيم های ديکتاتوری بسيار بيش از رژيم های دموکراتيک است. جمهوری اسلامی نيز همه ساله رتبه ی بسيار بالايی در فساد کسب کرده است.

البته روشن است که همه ی مفاسد را نمی توان به فساد اقتصادی فروکاست. فساد اخلاقی يکی ديگر از مفاسد است. می توان ميزان رواج و گستردگی رذايل اخلاقی کشورهای دارای نظام دموکراتيک را با کشورهای دارای نظام های استبدادی با يکديگر مقايسه کرد. به عنوان نمونه، زمامداران مستبد ده ها برابر زمامداران دموکرات دروغ می گويند، تهمت های بی اساس می زنند، بی اعتمادی همگانی را به شدت افزايش می دهند. ديکتاتورها به راحتی به مخالفان تهمت های بی اساس می زنند.

زمامداران جمهوری اسلامی هميشه در محراب و منبر(حوزه ی عمومی) به گونه ای جلوه کرده اند، و در خلوت(حوزه ی خصوصی) به گونه ای ديگر. شعارهای مبارزه ی با فساد و ساختن جامعه ای که نماد فضايل اخلاقی باشد، يکی از شعارهای آنان بوده و هست. اما سراپای اين رژيم را فساد و رذايل اخلاقی فرا گرفته است.

پنهان نگاه داشتن آنچه در تاريکخانه های نظام می گذرد، با توجه به ساختارهای دنيای مدرن، امکان ناپذير است. جنگ بر سر منابع کمياب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت اجتماعی يکی از متغيرهايی است که موجب افشای مفاسد ساختاری نظام می شود. پرونده ی مشهور به اختلاس سه هزار ميليارد تومانی، يکی از مصاديق اين امر بود و هست. بدون ترديد افشای اين پرونده و پرونده ی معاون اول رئيس جمهور- رحيمی- ناشی از جنگ بر سر منابع کمياب بود. اين نزاع همچنان ادامه دارد.

يکشنبه ۱۰/۲/۹۱ روز مصافی جديد بود. ولی فقيه و روسای سه قوه در اين رويارويی شرکت فعال و علنی داشتند. خوشبختانه اين نزاع در قلمرو عمومی صورت گرفت. سخنرانی آيت الله علی خامنه ای ،سخنرانی روسای سه قوه در اجلاس "ارتقای سلامت نظام اداری" و برگزاری هشتمين جلسه ی دادگاه فساد بزرگ مالی[۱] محل ظهور اين رويارويی بود.
آيت الله خامنه ای به مناسبت روزکارگر، در "کارخانجات توليدی داروپخش" خطاب به کارگران گفت:
"يکی از اخلالهای اقتصادی، سوءاستفاده‌های گوناگون از سرمايه‌های ملی است؛ از ذخائر متعلق به مردم در بانکهای کشور است. کسانی با يک نامی از تسهيلات استفاده می کنند، اما در جای ديگری مصرف می کنند؛ اين خيانت است ، اين دزدی است. گاهی دزدی از کيسه‌ی يک نفر است، گاهی دزدی از کيسه‌ی يک ملت است؛ اين سنگين‌تر است. با اين اخلالها بايد مواجهه بشود"[۲].

آيت الله خامنه ای اين پرونده را مصداق اخلال اقتصادی به شمار آورد که کيفر آن در قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی اعدام است. پيش از اين نيز او به مقامات قضايی دستور داده بود که اين پرونده را تا نهايت آن دنبال کنند، به هر کجا که می خواهد برسد، مهم نيست.

همزمان در دادگاه فساد ۳ هزار ميليارد تومانی به صراحت پای گروه انحرافی به رهبری رحيم مشايی به ميان کشيده شد که در هتل لاله با متهمان ديدار داشته است. قاضی از متهم می پرسد آيا در آن ديدار مناقصه انجام شد؟ متهم در پاسخ می گويد: "کاری که "الف.م" پشتش باشد اصلا مناقصه ندارد". سايت ها و خبرگزاری های اصول گرايان مخالف احمدی نژاد به سرعت دست به کار شده و از باز شدن پای "ليدر گروه انحرافی" به محاکمه ی فساد بزرگ سخن گفتند. کيهان در صفحه ی اول خود از تيتر زير استفاده کرد: "رد پای جريان انحرافی در پرونده ی فساد ۳۰۰۰ ميلياردی".

محمود احمدی نژاد در اجلاس "ارتقای سلامت نظام اداری" به مقابله پرداخت. او گفت[۳] که مديريت کشور نيازمند هماهنگی و يکپارچگی قوای گوناگون است و رقابت و انقطاع آنها از يکديگر و با يکديگر "منشأ اصلی فساد می باشد" . مديريت کشور به دو بخش اجرايی و نظارتی تقسيم می شود که بايد مکمل هم باشند نه آن که بخش ناظر به عنوان "آقا بالاسر" عمل کند. تمامی تأکيد رئيس جمهور بر هماهنگی و يکپارچگی مديريت کشور بود و مجدداً گفت که فقدان آن "منشاء فساد است و بروز فساد هم مانع از پيشبرد کارها می شود". بخش نظارتی نبايد به دنبال  " مچ گيری و به راه انداختن جنجال" باشد. ناظر بايد بيش از همه پايبند به قانون باشد و نبايد در اجرأ هيچ گونه دخالتی کند که اين امر "خود منشأ فساد است".

نبايد ناظر به جای نظارت بر کسانی که کار نمی کنند، کسانی را که کار می کنند تحت نظارت دقيق و سنگين قرار دهد. بخش نظارتی بايد بداند که "نظارت، حکومت بر سيستم اجرا و تسلط بر آن نيست و نبايد ابزاری برای تحميل نظرات ناظران به مجريان باشد". ناظر[مجلس و احتمالاً قوه ی قضائيه] حق ندارد تفسير خود از قانون را به مجری تحميل کند، بلکه مجری حق دارد مطابق برداشت خود از قانون عمل کند. اگر در تفسير قانون اختلاف پديد آمد، هیأت عالی حل اختلاف قوا بايد رسيدگی کند.

احمدی نژاد گفت: اگر دستگاه های نظارتی خود سالم نباشند، نمی توانند با موفقيت به مقابله ی با فساد بپردازند. همه ی قوا بايد مطابق قانون اساسی عمل کنند و ديگر قوا حق ندارند بر مبنای قوانين عادی قانون اساسی را ناديده گرفته و بر آن مبنا بر اختيارات خود بيفزايند. اين امر "فسادآور" است و "علاوه ی بر آن که تنظيم روابط را بر هم می زند خلاء هايی به وجود می آورد که فساد را رشد می دهد". نبايد بخش نظارتی شرايطی به وجود آورد که بخش اجرايی به جای آن که به فکر چگونگی اجرا باشد، دائماً "به فکر تنظيم روابطش با ناظر باشد".

احمدی نژاد اين مقدمات را فراهم کرد تا بگويد که بخش های نظارتی نظام به دنبال مقاصد سياسی اند. می گويد:"نبايد نظارت با کارهای سياسی مخلوط شود و ناظر بايد فارغ از گرايشات سياسی خود نظارتی سالم را در مقام ناظر اعمال کند".

رسانه ای کردن تخلفات قبل از صدور حکم قطعی از سوی قضات، يکی از مهمترين مشکلات است که اعتماد به سيستم و زمامداران را تضعيف می کند. بخش نظارتی بايد به دنبال افزايش اعتماد عمومی باشد، نه سياه نمايی و سلب اعتماد عمومی. "ناظر بايد مراقب باشد تا اين شائبه پيش نيايد که او به دنبال مدرک جمع کردن ، پرونده درست کردن و مچ گيری است".

احمدی نژاد با اشاره به پرونده ی فساد سه هزار ميليارد تومانی می گويد:
"در اين موضوع به جای آن که شناسايی و برخورد با اين تخلف از سوی ارکان نظام تبديل به يک عنصر مثبت و تقويت کننده اعتماد عمومی شود، وضع به گونه ای شد که بانکی که تخلف کرده بود به حاشيه رفت و رييس آن هم هر روز به عنوان مدعی مصاحبه می کند".
آن گاه قوه ی قضائيه را مورد انتقاد قرار داد و افزود:"برخی فکر می کنند اگر چند نفر در اين پرونده محاکمه شده و محکوم شوند ، اعتماد عمومی احياء می شود در حالی که مهم اجرای عدالت است". به جای رقابت در افشاگری، می بايست همکاری کرد. احمدی نژاد سخنان خود را "گزنده" و "دوستانه" خواند و دوباره به قوه ی قضائيه و مقننه گفت که "برخی دغدغه های سياسی را کنار بگذاريم".

اين سخنان سخت بر رئيس قوه ی قضائيه گران آمد. آيت‌الله صادق آملی لاريجانی در همين اجلاس به انتقادات احمدی نژاد به تندی پاسخ داد[۴].

او گفت که قوه ی قضائيه برخورد قاطعی با متهمان داشته و به جز چند فراری، بقيه را بازداشت کرده و در حال محاکمه ی آنان است.

سپس به سخنان احمدی نژاد اشاره کرده و گفته است:"کسی نبايد در اين ترديد کند که اين فساد بزرگ بود. متاسفانه گاهی کلماتی به زبان رانده می‌شود که از آن اين بو به مشام می ‌رسد که دستگاه قضايی برخورد سياسی کرده است. اين حرف اصلا صحيح نيست. اگر کسی وقوع بزرگ اين فساد را انکار کند، مثل اين است که سرش را در برف کرده باشد. تسهيلاتی که بايد در خدمت توليد قرار می‌گرفت، خلاف مقررات و ضوابط در اختيار افرادی قرار می‌گرفت که آنها اين ميزان را در غير مجرای خود به کار می‌بردند. اين در حالی است که برای وام گرفتن يک جوان، موانع بسياری برسر راهش وجود دارد اما سه هزار ميليارد تومان و يا بيشتر در اختيار کسانی قرار داده می ‌شود که آن را در مجرای صحيح خود قرار نمی ‌دهند. آيا اين فساد نيست؟ آيا اين برخورد سياسی است؟ ما نبايد پنهان‌کاری کنيم. حتی شنيده‌شد برخی گفتند مگر حالا چه شد".

صادق لاريجانی که شاهد توجيه احمدی نژاد و مهم جلوه ندادن پرونده از سوی او بود و هست، در ادامه از او می پرسد: "آيا کيف‌های پر از پول رشوه‌ای که داده می‌شد، فساد نيست... کيف‌های بسياری پر از پول به مسئولان بانک‌ها داده شده است. آيا اينها فساد نيست؟ اگر فساد نيست پس چه چيزی محسوب می‌شود؟...اين موضوع را نمی‌توان کمرنگ کرد. مساله‌ای است که واقع شده و پوشاندن حقايق هيچ تاثيری برای کسی ندارد. بايد بپذيريم که در دستگاه‌های اجرايی ما فسادی بوده است".

آن گاه صادق لاريجانی به انتقاد احمدی نژاد مبنی بر رهايی رئيس بانک متخلف مستقيماً پاسخ گفت. می گويد: "اين که گفته می‌شود آن بانکی که مسئول اصلی اين ماجرا بوده، کنار نشسته، اين‌طور نيست. ما تمام کسانی را که به نحوی با اين موضوع مرتبط بوده‌اند، خواسته‌ايم. منتها افرادی که در اين موضوع دخيل بوده‌اند، گروه‌های مختلفی هستند. تخلف برخی از آنها اداری است و ما هنوز به اين موضوع نرسيده‌ايم که رشوه دريافت کرده‌اند اما برخی رشوه‌های کلان گرفته‌اند. فردی ۱۲ ميلياردتومان رشوه گرفته و هنگامی که دادستان به او گفته آن را برگردان، فورا ۵ ميليارد تومان برگردانده است. بنابراين مشخص می‌شود که آنها بسيار دارند که به اين آسانی بازمی‌گردانند. آيا نبايد با آنها برخورد کرد؟...مسئول بانکی وجود ندارد که متهم بوده ولی احضار نشده باشد".

صادق لاريجانی پشت خود گرم به تأييد آيت الله خامنه ای در اين پرونده نشان داده و به گونه ای اعلام می کند که رسيدن به ياران احمدی نژاد- اگر رسيد- دستور ولی فقيه بوده است: "مقام معظم رهبری در اين حادثه از روز اول به بنده فرمودند که پيگير قاطع اين مساله تا هر کجا که شد، باشيد...اين بحث، سياسی نيست".

لاريجانی به وجود "اختاپوس ارتباطی" در نظام اعتراف می کند که "رده های پنهانی از فساد" را تشکيل داده و "با بده بستان هايی که دارند"، با هيچ مشکلی- حتی در قوه ی قضائيه- مواجه نمی شوند. او با تأسف می گويد که اين اختاپوس ارتباطی دارای مظاهر مختلفی است که نمی تواند آنها را آشکارا با مردم در ميان بگذارد. اما به يک مورد از اين نوع روابط اشاره کرده و می گويد:"رستورانی پاتوق عده‌ای از افراد می ‌شود، حتی برخی از قضات به آنجا رفت و آمد می ‌کنند. البته ظاهر اين مکان مشکلی ندارد. ديزی هم می ‌خورند و قليان هم چاق می ‌کنند ولی در کنار آن نيز برخی حرف‌ها نيز مطرح می‌شود و در حقيقت در آنجا بده‌بستان‌هايی صورت می‌گيرد".

لاريجانی سپس وارد موضوع محمد شريف ملک زاده شده و به مقابله ی با رئيس جمهور، رئيس قبلی قوه ی قضائيه و رئيس فعلی هیأت عالی حل اختلاف ميان قوا(آيت الله شاهرودی) می رود که هر دو به ملک زاده به عنوان مشاور(مشاور اجرايی شاهرودی در بنياد فقه و معارف اهل بيت) در اين روزها حکم داده اند[۵].

لاريجانی می گويد:"فرض کنيد در ماجرايی قوه ی قضاييه موضوعی ‌را رسيدگی کرده، متهمی که اتفاقا اتهام وی کوچک نيست، بنا بر مصالحی مورد رافت نظام قرار گرفته و در حقيقت مورد عفو از تعقيب قرار می ‌گيرد اما آيا واقعا دليلی وجود دارد که به چنين متهمی حکمی بدهيم؟ ناگهان حکم‌های قارچ‌گونه از اين طرف و آن‌طرف صادر می‌شود. آيا ما نبايد ملاحظه کنيم؟ اگر متهمی در دستگاه قضايی مورد رافت نظام قرار گرفت، بايد به وی احکام کليدی دهيم و وی را تشويق کنيم؟ اين همان فساد اختاپوسی پنهان است. به عنوان مثال شخصيتی که هيچ کار اجرايی برعهده ندارد، حکمی پيش پا افتاده به فردی می ‌دهد و اين موضوع رسانه‌ای می ‌شود. علت اين است که در ادبيات برخی به جای اين که مناصب اعتبار خود را از اشخاص بگيرند، بر عکس می‌شود. به بزرگواران و مسئولان عرض می ‌کنيم که برای رضای خود از اين بده‌بستان‌ها بيرون بياييد و برای مبارزه با فساد کمک کنيد، نه پنهان‌کاری. مردم ما هوشمند هستند و متوجه حقايق می‌شوند...اگر لاکی که از اين ارتباطات شکل گرفته شکسته نشود و قرار ما اين نباشد که راه حق را برويم، اين مشکلات باقی می‌ماند. بايد حق، ملاک عمل ما برای برادر، دوست، بستگان و... باشد".

لاريجانی توضيح نمی دهد که کدام مصلحت موجب شده است که اتهام های بزرگ ملک زاده ناديده گرفته شود؟ آيا پشتيبانی بی چون و چرای احمدی نژاد از يارانش- و پيش بينی ناپذيری او- همان مصلحتی نيست که بيان نمی گردد؟ اگر مصالحی موجب خودداری از برخورد با فاسد توسط دستگاه قضا شده است، چرا همان مصالح موجب برگزيدن فاسد به عنوان مشاور مقامات عالی  جمهوری اسلامی نشود؟ آيا رژيمی که بنيانگذارش(آيت الله خمينی) بزرگترين مصلحت را حفظ نظام- حتی به شرط تعطيل کردن کليه ی احکام اوليه ی اسلام و قردادهای دو جانبه ی خود با مردم- اعلام کرده، اگر حفظ نظام با مسئوليت دادن به فاسدان تأمين می شد، راهی جز ارتقای فاسدان دارد؟ سخن حکيمانه مولوی را با گذاشتن فاسد به جای جاهل می توان توصيفی نيکو از جمهوری اسلامی به شمار آورد:

فاسدان سرور شدستند و زبيم                                        عاقلان سرها کشيده در گليم

استقلال قوه ی قضائيه شرط لازم سلامت نظام و مبارزه ی با فساد است. وقتی رئيس دستگاه قضا و کليه ی مسئولان و قضات دائماً اعلام می کنند که مطابق اوامر و منويات "مقام معظم رهبری" عمل کرده و حکم صادر می کنند، چه جای سخن گفتن از مبارزه ی با فساد و  دفاع از حقوق مردم. دستگاه قضا در تمامی نزاع ها به جای آن که پشتيبان حقوق مردم برابر قدرت لوياتانی نظام سياسی باشد، مدافع رژيم است. فاسدانی که عين نظام فاسد و سرکوبگرند، نمی توانند با فساد مبارزه کرده و ريشه های آن را نابود سازند.
نزاع های جناح های جمهوری اسلامی پايان ناپذير است.

بخش ديگری از اين نزاع در انتخابات مجلس بروز يافته است. اينک همه ی اصول گرايان چنين قلمداد می کنند که خطری بزرگتر از "فتنه"(جنبش سبز) در پيش است. مخالفان احمدی نژاد دائماً اين مدعا را تکرار می کنند که "جريان انحرافی" فتنه ای بزرگتر از فتنه ی سال ۸۸ است. از سوی ديگر، حاميان احمدی نژاد(جبهه ی پايداری) دائماً اين مدعا را مطرح می سازند که "ساکنين فتنه" (لاريجانی، قاليباف، باهنر، و...) خطرناکتر از فتنه ی سال ۸۸ هستند. جبهه پايداری اعلام کرده است که مخالف جدی رياست علی لاريجانی بر مجلس نهم است[۶]. يکی ديگر از اصول گرايان گفته است که رياست دو برادر بر دو قوه از سه قوه به مصلحت نظام نيست. از سوی ديگر جبهه ی متحد اعلام کرده است که جبهه ی پايداری از اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی- به رياست روح الله حسينيان- برای تخريب جبهه ی متحد استفاده می کند[۷].

جمهوری اسلامی رژيمی است که ۳۳ سال با بحران و جنگ قدرت زندگی کرده است. فساد و سرکوب دو رکن از ارکان اين نظام اند. بحران و جنگ قدرت نيز دو رکن ديگر اين نظام است. اين ارکان در نهايت با اين رژيم چه خواهند کرد؟

-----------------------------
نظرات مندرج در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.

پاورقی ها:
۱- رجوع شود به لينک:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۱۰۲۱۰۰۰۱۳۹۵
۲- رجوع شود به لينک: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۱۹۵۱۶
۳- رجوع شود به لينک: http://www.president.ir/fa/۳۷۱۳۳
۴- رجوع شود به لينک:
http://isna.ir/fa/news/۹۱۰۲۱۰۰۵۲۷۶/%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۸%AA%D۹%۸۲%D۸%A۷%D۸%AF-%D۸%B۴%D۸%AF%D۹%۸A%D۸%AF-%D۸%A۲%D۹%۸۵%D۹%۸۴%D۹%۸A-%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۸%B۱%D۹%۸A%D۸%AC%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۹%۸A-%D۸%A۷%D۸%B۲-%D۸%B۵%D۸%AF%D۹%۸۸%D۸%B۱-%D۸%A۷%D۸%AD%D۹%۸۳%D۸%A۷%D۹%۸۵
۵- رجوع شود به لينک:http://alef.ir/vdci۳razqt۱awv۲.cbct.html?۱۵۲۸۹۶
۶- رجوع شود به لينک:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۱۰۲۰۹۰۰۰۴۵۰
۷- رجوع شود به لينک:
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=۱۵۸۵۴۲۸

View Original Article


رويترز: عربستان و عراق، کمبود نفت ايران در بازار را جبران کرده اند

خبرگزاری رويترز در گزارشی اختصاصی و با اشاره به آمار صادارت نفت می گويد، با توجه به تحريم هايی که نفت ايران را هدف گرفته، کاهش محسوسی در بازار جهانی ديده نمی شود و کشورهای عراق و عربستان سعودی، اين کمبود را جبران کرده اند.خبرگزاری رويترز در گزارشی اختصاصی و با اشاره به آمار صادارت نفت می گويد، با توجه به تحريم هايی که نفت ايران را هدف گرفته، کاهش محسوسی در بازار جهانی ديده نمی شود و کشورهای عراق و عربستان سعودی، اين کمبود را جبران کرده اند. اين گزارش همچنين می گويد آمار صادرات نفت ايران به کمترين ميزان خود در ۲۰ سال گذشته رسيده است.

اين گزارش همچنين با بررسی آمار اعلام شده در روز دوشنبه از سوی اوپک می گويد سازمان کشورهای صادر کننده نفت به بالاترين سطح توليد نفت خام از چهار سال گذشته تاکنون رسيده است.

«سموئل سيزوک»، يک کارشناس امور انرژی شرکت کی بی سی، به رويترز گفته است: «بدون افزايش توليد از سوی عراق و عربستان، امکان مقابله با کمبود نفت خام ايران وجود نداشت و ممکن بود قيمت ها با افزايش شديد روبرو شود. در حال حاضر اين کمبود، تاثير محسوسی نداشته است.»

وی همچنين گفته است: «به جز افزايش توليد از سوی عربستان و عراق، ديگر کشورها مانند امارات متحده عربی و کويت هم توليد خود را افزايش دادند تا تاثير اين کاهش، به حداقل برسد.»

گزارش ماه آوريل (ماه گذشته ميلادی) از صادرات ۱۲ کشور عضو اوپک می گويد فروش نفت ۳۱.۷۵ ميليون بشکه در روز بوده است. يک ماه پيشتر آمار فروش اوپک ۳۱.۳۲ ميليون بشکه در روز بود.

قيمت نفت خام در ماه مارس، دو ماه پيش به ۱۲۸ دلار در هر بشکه رسيد که بالاترين قيمت در چهار سال گذشته بود.  کارشناسان آن زمان گفتند هراس از کمبود نفت در بازار باعث بالا رفتن قيمت شده است. در روزهای گذشته قيمت نفت پايين آمده و نفت برنت دريای شمال در روز دوشنبه ۱۲۰ دلار در هر بشکه معامله شد.

گزارش رويترز می گويد اوپک که در چهار سال گذشته به دلايل مختلف توليد بالايی را در دستور کار نداشت، حالا به بالاترين توليد خود در اين مدت رسيده است.

در ماه آوريل، ماه گذشته ميلادی، بزرگترين افزايش توليد نفت در ميان کشورهای اوپک از سوی عراق بوده است. آمار رويترز می گويد عراق توليد نفت خود را به بيش از سه ميليون بشکه نفت در روز رسانده و نسبت به يک ماه پشتر، ۲۳۰ هزار بشکه در روز توليد خود با بيشتر کرده است.

عربستان سعودی در ماه آوريل، ماه گذشته ميلادی توليد خود را به ۱۰ ميليون بشکه در روز رسانده است. رويترز به نقل از منابع خود می گويد عربستان خواهان پايين آمدن قيمت نفت خام است و يپشنهاد کرده توليد نفت خام بيشتر شود.

«پل توستی»، کارشناس شرکت انرژی پی اف سی می گويد: «نفت خام زيادی الان در بازار عرضه می شود اما کشورهای توليد کننده نفتی که عضو اوپک نيستند با مشکلات توليد روبرو شده اند از همين رو ترس از کاهش در بازار نفت خام ديده شده و قيمت ها را بالا نگه داشته است.»

گزارش رويترز از توليد نفت خام ماه آوريل حاکی است ايران دوماه پياپی با کاهش توليد نفت خام روبرو شده است. اين در حالی است که از ماه ژوييه، تحريم های نفتی اتحاديه اروپا عليه ايران هم اجرا می شود.

«روی ميسون»کارشناس بازار نفت در لندن می گويد: «ايران با مشکلی روبرو است که اين مشکل همين طور دارد بزرگ تر می شود. آن ها توليد نفت را ادامه می دهند ولی فروش پايينی دارند در نتيجه به جای فروش، نفت را توليد و ذخيره می کنند.»

اين گزارش می گويدتوليد نفت ايران در ماه آوريل، ماه گذشته ميلادی به ۳.۱۵ ميليون بشکه در روز کاهش يافته که پايين ترين ميزان در ۲۰ سال گذشته است. ايران طبق آمار اداره انرژی آمريکا، در سال  ۱۹۹۰ و بیش از ۲۲ سال پیش، ۳.۰۸۸ ميليون بشکه نفت در روز توليد داشته است.

عربستان سعودی در یک سال گذشته دست‌کم دو بار برای پر کردن جای خالی نفت ایران در بازارهای جهانی به دنبال تحریم‌های غرب اعلام آمادگی کرده است.

View Original Article


«اخوان المسلمین متحد نظامی ها بود»

شورای نظامی مصر، روز يکشنبه اعلام کرد که ظرف چهل و هشت ساعت، کابينه تازه ای تشکيل خواهد داد. پيش از اعلام اين خبر، يکی از اعضای ارشد اخوان المسلمين در پارلمان مصر اعلام کرده بود، که تا زمان برکناری کابينه کنونی، جلسات پارلمان برگزار نخواهد شد.
 شورای نظامی مصر، روز يکشنبه اعلام کرد که ظرف چهل و هشت ساعت، کابينه تازه ای تشکيل خواهد داد.  پيش از اعلام اين خبر، يکی از اعضای ارشد اخوان المسلمين در پارلمان مصر اعلام کرده بود، که تا زمان برکناری کابينه کنونی، جلسات پارلمان برگزار نخواهد شد.

برای بررسی بيشتر اين موضوع، راديو فردا گفتگويی کرده با جنگيز گونای، تحليلگر مسائل مصر در موسسه امور بين الملل در وين.
 

درباره اهميت اين تصميم جديد شورای عالی نيروهای مسلح  چه فکر می کنيد؟


به نظر می آيد که نظاميان نمی خواهند در حال حاضر قدرت سياسی را واگذار کنند. آنچه آنها تلاش می کنند اين است که ثبات را نگه دارند و چنين اقدامی هم در همين راستاست. مطمئنناَ در اين روند هم ارتش و هم اخوان المسلمين بايد امتيازاتی نيز بدهند.
 

 اما من واقعا فکر نمی کنم که شورای عالی نيروهای مسلح حاضر باشد تا سمت های کليدی در کابينه ی تازه را به اخوان المسلمين بدهد مثل وزارت خارجه يا وزارت دفاع. اما به طور کلی موضوع اين است که مصر روند بسيار سختی را در اين انتقال قدرت سپری می کند. شورای عالی نيروهای مسلح اين روند را بيشتر از يک روند سياسی، يک موضوع تکنيکی می بيند.
 

  از آن سو ما شاهد ظهور اسلامگرايان هم سلفی ها هم اخوان المسلمين هستيم، که از آن ايده اوليه خود فاصله گرفته اند، وارد عرصه سياسی شدند و سهم خود را در اين عرصه می خواهند بگيرند.  پس از آنکه اسلامگرايان رای بالايی در انتخابات پارلمانی کسب کردند، خواستار مشارکت در روند تشکيل کابينه نيز شدند. اما نظام سياسی مصر آنچنان است که پارلمان چنان قدرتی ندارد، و مهمترين قدرت سياسی در اختيار رييس جمهور است.
 

برخی تحليلها پس از تصميم شورای عالی نيروهای مسلح برای تشکيل کابينه جديد، به اين سو رفت که اين شورا به خواسته های اسلامگرايان تن داده است. اين همکاری بين اين دو گروه در مصر را چگونه ارزيابی می کنيد؟
 

راستش من شايد طور ديگری به اين مسئله نگاه کنم. شورای نظامی  وقتی قدرت را در دست گرفت، به يک متحد احتياج داشتند و اخوان المسلمين اين متحد بود که محافظه کار است و علاقه ای به انقلاب و تغييرهای سريع ندارد و با نظاميان همکاری کرد.  اخوان المسلمين حرکت با ثبات و مستمر ميخواست و اين چيزی بود که با منافع شورای عالی نيروهای مسلح در يک راستا قرار می گيرد. اگرچه در نقاطی منافع و رويکردهای اين دو کاملا از هم جدا می شود و حتی يکديگر را نقض می کند. 
 

آقای گونای، موسسه دولتی الاهرام برای مطالعات سياسی و استراتژيک اخيرا يک نظر سنجی انجام داده و اعلام کرده که نيمی از هواداران اخوان المسلمين در انتخابات پيشين گفته اند که ديگر به شاخه سياسی اين گروه رای نخواهند داد. به نظر شما تا چه حد اين نظرسنجی به واقعيت نزديک است؟
 

اخوان المسلمين با تشکيل شاخه سياسی آزادی و عدالت، تصميم به ورود به بازی سياست گرفت. و در اين روند سياسی در انتخابات پارلمانی هم رای بالايی آورد و بايد مسئوليتهايی نيز بپذيرد. برای همين اين گروه به نظاميان فشار می آورد که پارلمان هم بايد در روند انتخاب کابينه نقش داشته باشد.

تقاضايی که ارتش آنچنان اهميتی به آن نمی دهد. و از همين روست که رابطه بين اخوان المسلمين و شورای عالی نيروهای مسلح، اگر چه ائتلافی بر مبنای منافع بود،  در هفته های اخير سرد شده است. اما موضوع اين است که اين دو نيرو هر دو به هم احتياج دارند. و اخوان المسلمين تا حدی قدرت عالی شورا را می پذيرد تا وقتی که اين گروه هم زير چتر اين شورا باشد. اما اين هم می تواند تغيير کند.
 

 اخوان المسلمين هميشه گفته است که خواهان مشارکت است نه غلبه اما به عنوان يک حزب سياسی شما بايد خواهان کسب مسئوليت شويد حتی اگر نخواهيد غلبه کنيد. اولين قدم در راه چنين تغييری نامزدی يک نفر از اخوان المسلمين در انتخابات رياست جمهوری است، اگر چه پيشتر گفته بودند که نامزدی در اين انتخابات نخواهند داشت. آيا شما تا کنون حزب سياسی ای ديديد که پيروز انتخابات پارلمانی شود اما نخواهد رياست جمهوری را نيز به دست آورد؟ غلبه بخشی از طبيعت فعاليت سياسی است و ما نه تنها در اخوان المسلمين بلکه در سلفی ها هم شاهد تغيير خواهيم بود.

View Original Article


اعاده دادرسی پرونده ۲۱ زندانی سياسی در بحرين

دادگاه تجديد نظر بحرين ضمن نقض احکام صادره علیه ۲۱ زندانی سياسی اين کشور ، دستور اعاده دادرسی پرونده های آنها را صادر کرده است. اين دادگاه در عين حال يادآور شد که اين افراد تا پایان بررسی های مجدد در زندان خواهند ماند.دادگاه تجديد نظر بحرين ضمن نقض احکام صادره علیه ۲۱ زندانی سياسی اين کشور، دستور اعاده دادرسی پرونده های آنها را صادر کرده است. اين دادگاه در عين حال يادآور شد که اين افراد تا پایان بررسی های مجدد در زندان خواهند ماند.

دولت بحرين سال گذشته به کمک نيروهای نظامی عربستام سعودی، امارات متحده عربی و کويت، به حضور خيابانی معترضان شيعه که خواستار برقراری نظام پادشاهی مشروطه بودند، پايان داد.

عبد الهادی الخواجه حقوق‌دان و فعال حقوقی بحرينی، برجسته‌ترين شخصيتی است که قرار است در حکم او تجديد نظر شود. او بيش از دو ماه است که دست به اعتصاب غذا زده و خانواده‌اش می‌گويند که با خطر مرگ دست و پنجه نرم می‌کند.

خبرگزاری دولتی بحرين دوشنبه گزارش داد: «دادگاه تجديد نظر قرار است اعاده دادرسی کند و بار ديگر به کيفرخواست، سخنان شاهدان و دفاع وکلا و متهمان، گوش فراخواهد داد.»

اين گزارش يادآور شده است که نقض حکم باعث آزادی متهمان نمی‌شود «چرا که آن‌ها پيش از صدور حکم دادگاه نظامی هم بازداشت بودند.»

محمد الجيشی وکيل مدافع متهمان هم که در جلسه دوشنبه دادگاه حاضر شده بود به خبرگزاری رويترز گفت که قاضی تاکيد کرده مته‌مان در حين برگزاری جلسات دادگاه، آزاد نخواهند شد.

اين در حالی است که گروه‌های حقوق بشری خواستار آزادی زندانيان سياسی در بحرين بدون قيد و شرط هستند. نوامبر گذشته هم يکی گروه حقوق بشری گفته بود که بازداشت شدگان بحرينی در معرض شکنجه نيروهای امنيتی قرار گرفته‌اند.

مهم‌ترين اتهامی که ۲۱ زندانی بحرينی با استناد به آن توسط دادگاه نظامی محکوم شده‌اند، «تاسيس گروهی تروريستی با هدف سرنگونی نظام» بوده است. اتهام‌های ديگری از جمله مشارکت در توطئه با کشوری خارجی هم در پرونده آن‌ها مطرخ است.

هشت تن از متهمان از جمله الخواجه، حسين مشيمع و عبد الوهاب حسين از رهبران معترضان، به حبس ابد محکوم شده‌اند.

سپتامبر گذشته دادگاه تجديد نظر نظامی، احکام دادگاه بدوی را تاييد کرد. هفت تن از ۲۱ متهم به طور غيابی محاکمه شده‌اند. آن‌ها همچنان فراری هستند.

شيعيان بحرين می‌گويند که در معرض تبعيض قرار می‌گيرند. دولت بحرين اين سخنان را رد می‌کنند و می‌گويد که شيعيان همچون ديگران پست‌ها و مشاغل دولتی دارند.

اکثر ساکنان بحرين شيعه مذهب هستند. اين در حالی است که خاندان آل خليفه که سنی مذهب هستند، در اين کشور حکومت می‌کنند.

View Original Article


راهپیمایی روز جهانی کارگر در ایران برگزار نشد

راهپیمایی روز جهانی کارگر در ایران به دلیل خودداری وزارت کشور از صدور مجوز برگزار نشد و خانه کارگر مراسمی را در مکان های سر پوشیده برگزار کرد.
 خانه کارگر روز دوشنبه مراسم روز جهانی کارگر در ايران را يک روز زودتر از اول ماه مه، در تهران و چند شهر ديگر ايران برگزار کرد.

اين مراسم به دليل خودداری وزارت کشور از دادن صدور مجوز راهپيمايی در خيابان ها، در مکان های سر پوشيده برگزار شد.

در اين ارتباط، حسن صادقی، معاون دبير کل خانه کارگر، با انتقاد از عدم صدور مجوز راهپيمايی برای اين روز گفت: در سالی که مزين به نام توليد ملی و حمايت از سرمايه ملی شده، نبايد از راهپيمايی کارگران که نشان دهنده و بيان کننده مشکلاتشان است، جلو گيری می‌‌شد.

او اشاره کرد که روز جهانی کارگر در تمام دنيا يا جشن گرفته می‌شود و يا اينکه صدای اعتراض کارگران به گوش می‌رسد و گفت: اگر اين روز جشن گرفته می شود، بايد رصد شود که چرا در اين روز، کارگران جشن می‌گيرند و اگر نيز صدای کارگر بلند است، باز هم بايد تحقيق شود که چرا فرياد کارگران بلند شده است.

معاون دبيرکل خانه کارگر افزود: در کشوری که صدای کارگر به گوش می‌رسد، بدين معنی است که کارگر به مقام شامخ خود نرسيده است.

راهپيمايی مورد نظر خانه کارگر در شرايطی برگزار نشد که بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی، تشکيل اجتماعات و راه‏پيمايی‏ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است.

دليل برگزار نشدن اين راهپيمايی چه بود؟ پاسخ اين پرسش را بايد در سخنان مقام های وزارت کشور پيدا کرد که از درخواست مجوز خانه کارگر برای برگزاری راهپيمايی ابراز بی اطلاعی کردند و يا گفتند که اصلا چنين درخواستی ارسال نشده است. البته اين سخنان با رونوشت نامه خانه کارگر به وزارت کشور در خبرگزاری ايلنا نقض شد.

در کنار اين مسايل، وزارت کشور پيشنهاد کرد که کارگران در بيابان های اطراف بهشت زهرا تجمع روز جهانی کارگر را برگزار کنند؛ موضوعی که اعتراض فعالان و تشکل های کارگری را به دنبال داشت.

اما چرا وزارت کشور مجوز راهپيمايی به مناسبت روز جهانی کارگر را نداد؟

جوانمير مرادی، رييس هيات مديره انجمن صنفی کارگران فلزکار و برق کرمانشاه، با اشاره به اينکه در صورت برگزاری راهپيمايی، کارگران با درخواست های خود در محل تظاهرات حاضر می شدند، به راديو فردا می گويد:«دولت پاسخی به مشکلات و مطالبات ميليون ها کارگر نداشت و به همين خاطر هم مجوز راهپيمايی نداد.»

بهروز خباز، فعال کارگری در سوئد، نيز در اين مورد به راديو فردا می گويد: «اگر مجوز راهپيمايی داده می شد، کارگران با خشم و نفرت به وضع معيشتی و شغلی شان اعتراض می کردند و مشخص هم بود که اين اعتراض ها با مشارکت تعداد بسيار زيادی از کارگران گسترده می شدند و در عين حال، اين اعتراض ها می توانست در جامعه تسری پيدا کند. به همين خاطر می توان گفت که وزارت کشور از حضور کارگران در خيابان نگران است.»

آقای خباز به اين پرسش که کارگران به چه دلايلی از وضعيت موجود ناراضی هستند، پاسخ می دهد: «اقتصددانان مستقل می گويند نرخ تورم ۳۵ درصد است و وضعيت امنيت شغلی به شدت تهديد می شود. در اين مورد، دبير اجرای يخانه کارگر قم  گفته است که با کارگران قراردادهای ۶ روزه امضا می کنند و به اين ترتيب، ديگر حتی خبری از قراردادهای ۳ ماهه نيست.»

بهروز خباز اضافه می کند:« اين وضعيت به حدی رسيده است که کارگران را وادار به اعتراض؛ آنهم روزانه هستيم.»

در اين حال، به گزارش سايت کلمه، نزديک به مير حسين موسوی، روز جهانی کارگر امسال هم برای مسئولان دولتی و هم برای کارگران و اتحاديه های کارگری از اهميت و حساسيت خاصی برخوردار شده است.

اين سايت با اشاره به محدوديت های موجود در عرصه آزادی های مدنی و قانونی در ايران نوشت: بحث درخواست راهپيمايی و يا برگزاری مراسم از سوی اقشار و گروه های مختلف جامعه، سريالی بی پايان برای دولتی شده است که سياست سرکوب را بر برخورد دموکراتيک ترجيح می دهد.

View Original Article


علی اصغر سلطانیه ابراز اميدواری كرد كه گفت‌وگوهای آینده با آژانس سازنده باشد

علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی، ابراز امیدواری کرد که گفت وگوهای آیندۀ ایران با آژانس، به حل مسایل باقیمانده منجر شود. سلطانیه در عین حال تاکید کرد که هرگونه توقف در برنامه غنی سازی ایران منتفی است.
آژانس بین المللی انرژی اتمی روز شنبه اعلام کرد که دور تازه مذاکرات با ایران در روزهای ۱۴ و ۱۵ مه برابر با ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت در بغداد برگزارخواهد شد.
سلطانیه در گفتگو با خبرگزاری ایسنا ابراز امیدواری کرد که «این نشست بسیار سازنده و موفق باشد».

View Original Article


مشاور رئیس سازمان بازرسی کل کشور از کشف یک تخلف بزرگ بانکی دیگر خبر داد

عباس مومن آبادی، مشاور رئیس سازمان بازرسی کل کشور از کشف یک تخلف گسترده دیگر در یک بانک دولتی خبر داد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا ، او در یک نشست خبری گفت:در این تخلف، ده ها میلیون یورو و چندین میلیون دلار تسهیلات بانکی، بدون دریافت وثیقۀ کافی، به یک شرکت خصوصی داده شده است.
مشاور رئیس سازمان بازرسی کل کشور نام این بانک دولتی و شرکت خصوصی را فاش نکرد.
وی افزود: با دخالت اداره کل بازرسی استان هرمزگان از پرداخت ۲۰ میلیون یوروی دیگر به این شرکت جلوگیری شد.
عباس مومن آبادی نگفت که برای برخورد با این تخلف چه اقدامی انجام شده است.

View Original Article


رئیس دفتر خبرگزاری رویترز در ایران به دادگاه فراخوانده شد

به گزارش شبکه تلویزیونی ِ انگلیسی زبان « پرس تی وی »  متعلق به جمهوری اسلامی ایران، پریسا حافظی رئیس دفتر رویترز در ایران، بر اساس شکایت شماری از دختران رزمی کار ایرانی  به دادگاه احضار شده است.
خبرگزاری رویترز، در ماه فوریه، گزارشی در باره دختران « نینجا کار » ایرانی پخش کرد.
دختران « نینجوتسوی» ایرانی و همچنین اکبر فرجی ، بنیان گذار سبک
« نینجوتسو» در ایران، شکایت کرده اند که در این فیلم ، دختران رزمی کار ایرانی به فراگیری آدمکشی و عملیات تروریستی متهم شده اند.
مقامات ایرانی دفتر رویترز را به این خاطر حدود دو ماه پیش بستند و این دفتر از آن زمان تعطیل است. گزارشگری نیز  که این فیلم را تهیه کرده به لندن بازگشته است.

View Original Article


۱۱ اردیبهشت، ۱۳۹۱

رئیس دفتر خبرگزاری رویترز در ایران به دادگاه فراخوانده شد

به گزارش شبکه تلویزیونی ِ انگلیسی زبان « پرس تی وی »  متعلق به جمهوری اسلامی ایران، پریسا حافظی رئیس دفتر رویترز در ایران، بر اساس شکایت شماری از دختران رزمی کار ایرانی  به دادگاه احضار شده است.
خبرگزاری رویترز، در ماه فوریه، گزارشی در باره دختران « نینجا کار » ایرانی پخش کرد.
دختران « نینجوتسوی» ایرانی و همچنین اکبر فرجی ، بنیان گذار سبک
« نینجوتسو» در ایران، شکایت کرده اند که در این فیلم ، دختران رزمی کار ایرانی به فراگیری آدمکشی و عملیات تروریستی متهم شده اند.
مقامات ایرانی دفتر رویترز را به این خاطر حدود دو ماه پیش بستند و این دفتر از آن زمان تعطیل است. گزارشگری نیز  که این فیلم را تهیه کرده به لندن بازگشته است.

View Original Article


۱۰ اردیبهشت، ۱۳۹۱

تصویر / خلیج فارس در نقشه متعلق به عربستان سعودی در سال ۱۳۳۱



 


View Original Article