مكتب اسلام آزادی را حق انسان میداند / اسلام با تكروی و خودمحوری مخالف است
پارلماننیوز: در دوفصلنامه علمی ـ تخصصی تربيت اسلامی، مقالهای با عنوان «بررسی انسانشناسی اسلامی و انسانشناسی وجودگرا» توسط اكبر صالحی و زهرا مهرابيان منتشر شده است.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، در اين پژوهش انسان از بعد ماهيت، آزادی و اختيار، مسئوليت، خودآگاهی و انسان كامل از ديدگاه دو مكتب اسلام و وجودگرا بررسی شده است. اسلام انسان را موجودی دو بعدی با فطريات و سرشت مشترك و آزادی و اختيار در انتخاب سرنوشت خويش معرفی میكند.
به باور نويسنده، مكتب وجودگرا برای انسان هيچگونه سرشت مشتركی قائل نيست و آن را مغاير با آزادی فردی میداند. مكتب وجودگرا آزادی را حق انسان دانسته و معتقد است كه وی با داشتن همين آزادی، میتواند سرنوشت خود را آن طور كه میخواهد، بدون هيچ معيار خاصی تعيين كند و در نتيجه او فقط در مقابل خود مسئول است.
نگارنده معتقد است كه مكتب اسلام آزادی را حق انسان میداند تا وی با انتخابهای خويش و بر اساس الگوی معرفی شده (انسان كامل) سرنوشت خود را تعيين كند و در نتيجه در مقابل خدای خود و خلق مسئول است.
وی در تبيين بهتر اين مسئله میآورد: مكتب اسلام به اجتماع توجه دارد و توجه به فرد در بطن جامعه است و با تكروی و خودمحوری مخالف است؛ در حالی كه وجودگرايان ملحد فردگرايانه بوده، تأمين منابع فردی را اصل میدانند و در واقع فردپرور هستند و به كل و منافع جمعی كمتر توجه دارند.
نويسنده در ادامه به بررسی انسانشناسی اسلامی میپردازد و در اولين قدم، هدف آفرينش انسان را بررسی میكند. وی در اين بررسی به عبادت، آزمون الهی، رسيدن به رحمت الهی، شناخت خداوند و قرب الهی اشاره میكند و در تبيين حقيقت انسان به آيه شريفه 30 از سوره مباركه بقره اشاره میكند.
اين پژوهشگر معتقد است كه در اين آيه از موجودی خبر میدهد كه خليفه اوست. در نظر فرشتگان، مقام خلافت و مرتبه مادی انسان، مزاحم يكديگر جلوه كرد، اما خداوند در جواب فرشتگان فساد و خونريزی انسان را نفی نكرد؛ بلكه عنوان فرمود كه فرشتگان نمیتوانند آنرا تحمل كنند، ولی اين خليفه زمينی قادر به تحمل آن است.
نويسنده پس از بررسی حقيقت انسان، آزادی و اختيار، مسئوليت انسان، خودآگاهی در منظر اسلام و قرآن، به بررسی انسان از منظر مكتب وجودگرا میپردازد و به خصوصيات نبود سرشت مشترك و تقدم وجود بر ماهيت در اين مكتب اشاره میكند.
اين محقق در پايان به نتيجهگيری طولانی و مفصلی میپردازد؛ به نظر وی، با دقت در انسانشناسی دو مكتب اسلام و وجودگرا، متوجه كاربرد مجموعهای واژگان مشترك بين اين دو مكتب میشويم، اما اين مشتركات تنها در لفظ است و در به كارگيری اين واژههای مشترك با معنی و مفهوم و حتی كاربردی كاملا متفاوت روبرو میشويم.
يادآور میشود، مقاله «بررسی انسانشناسی اسلامی و انسانشناسی وجودگرا و مقايسه آنها» در شماره هفتم دوفصلنامه علمی ـ تخصصی تربيت اسلامی به صاحبامتيازی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مديرمسئولی عليرضا اعرافی منتشر شد.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، در اين پژوهش انسان از بعد ماهيت، آزادی و اختيار، مسئوليت، خودآگاهی و انسان كامل از ديدگاه دو مكتب اسلام و وجودگرا بررسی شده است. اسلام انسان را موجودی دو بعدی با فطريات و سرشت مشترك و آزادی و اختيار در انتخاب سرنوشت خويش معرفی میكند.
به باور نويسنده، مكتب وجودگرا برای انسان هيچگونه سرشت مشتركی قائل نيست و آن را مغاير با آزادی فردی میداند. مكتب وجودگرا آزادی را حق انسان دانسته و معتقد است كه وی با داشتن همين آزادی، میتواند سرنوشت خود را آن طور كه میخواهد، بدون هيچ معيار خاصی تعيين كند و در نتيجه او فقط در مقابل خود مسئول است.
نگارنده معتقد است كه مكتب اسلام آزادی را حق انسان میداند تا وی با انتخابهای خويش و بر اساس الگوی معرفی شده (انسان كامل) سرنوشت خود را تعيين كند و در نتيجه در مقابل خدای خود و خلق مسئول است.
وی در تبيين بهتر اين مسئله میآورد: مكتب اسلام به اجتماع توجه دارد و توجه به فرد در بطن جامعه است و با تكروی و خودمحوری مخالف است؛ در حالی كه وجودگرايان ملحد فردگرايانه بوده، تأمين منابع فردی را اصل میدانند و در واقع فردپرور هستند و به كل و منافع جمعی كمتر توجه دارند.
نويسنده در ادامه به بررسی انسانشناسی اسلامی میپردازد و در اولين قدم، هدف آفرينش انسان را بررسی میكند. وی در اين بررسی به عبادت، آزمون الهی، رسيدن به رحمت الهی، شناخت خداوند و قرب الهی اشاره میكند و در تبيين حقيقت انسان به آيه شريفه 30 از سوره مباركه بقره اشاره میكند.
اين پژوهشگر معتقد است كه در اين آيه از موجودی خبر میدهد كه خليفه اوست. در نظر فرشتگان، مقام خلافت و مرتبه مادی انسان، مزاحم يكديگر جلوه كرد، اما خداوند در جواب فرشتگان فساد و خونريزی انسان را نفی نكرد؛ بلكه عنوان فرمود كه فرشتگان نمیتوانند آنرا تحمل كنند، ولی اين خليفه زمينی قادر به تحمل آن است.
نويسنده پس از بررسی حقيقت انسان، آزادی و اختيار، مسئوليت انسان، خودآگاهی در منظر اسلام و قرآن، به بررسی انسان از منظر مكتب وجودگرا میپردازد و به خصوصيات نبود سرشت مشترك و تقدم وجود بر ماهيت در اين مكتب اشاره میكند.
اين محقق در پايان به نتيجهگيری طولانی و مفصلی میپردازد؛ به نظر وی، با دقت در انسانشناسی دو مكتب اسلام و وجودگرا، متوجه كاربرد مجموعهای واژگان مشترك بين اين دو مكتب میشويم، اما اين مشتركات تنها در لفظ است و در به كارگيری اين واژههای مشترك با معنی و مفهوم و حتی كاربردی كاملا متفاوت روبرو میشويم.
يادآور میشود، مقاله «بررسی انسانشناسی اسلامی و انسانشناسی وجودگرا و مقايسه آنها» در شماره هفتم دوفصلنامه علمی ـ تخصصی تربيت اسلامی به صاحبامتيازی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مديرمسئولی عليرضا اعرافی منتشر شد.
0 comments:
ارسال یک نظر