واکنش آمریکا و بریتانیا به سرکوب تظاهرات ۱۶ آذر
ایان کلی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: تظاهر کنندگان ایرانی باید بدانند که صدایشان شنیده شده است.
او تاکید کرده است که آزار دائمی ناراضیان، بازداشت خودسرانه و محکومیت قضایی تظاهر کنندگان، نادیده گرفتن حقوقی است که حتی در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته شده است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا همچنین گفت که کشورش همواره نگران «سرکوب» مردم معترض توسط نیروهای دولتی است.
دیوید میلیبند، وزیر خارجه بریتانیا نیز در بیانیهای با اشاره به برخورد نیروهای پلیس و شبه نظامیان بسیج با معترضان و پرتاب گاز اشکآور به سوی معترضان، از مقامهای ایران خواست تظاهرات را خفه نکنند.
او همچنین از این که نیروهای انتظامی علیه تظاهرات روز دانشجو در ایران به زور متوسل شدهاند، ابراز نگرانی کرد.
میلیبند به موارد گسترده نقض حقوق بشر در ایران که از انتخابات جنجال برانگیز ریاستجمهوری به بعد انجام شده است، اشاره کرد.
وزیر خارجه بریتانیا گفت: آزادی بیان و عقیده سیاسی از حقوق اساسی مردم است که همه دولتها باید به آن احترام بگذارند.
او از ایران خواست که حقوق شهروندان خود را محترم بشمارند، نه این که آنها را سرکوب کنند.
از سوی دیگر، سازمان عفو بینالملل در بینایهای به «توسل گسترده به زور» توسط نیروهای انتظامی علیه دانشجویان در ایران هشدار داد.
عفو بینالملل همچنین خواستار آزادی افرادی شد که «تنها به دلیل شرکت در تظاهرات بازداشت شدهاند.»
1 comments:
نامه ای از یک دوست ژاپنی برای ایرانیان
سه شنبه, 17 آذر 1388 ساعت 14:10 آرش . اخبار مربوط به سرکوب تظاهرات صلح آمیز مردم ایران نشان می دهد که این کشور در برهه حساسی بسر می برد. هنگامی که پژواک ترکش تازیانه و شمشیر حاکمان خودکامه جمهوری اسلامی بر روی بدن زخمی مردم
آزادیخواه ایران را می شنوم مو بر تنم سیخ می شود. در چنین شرایط بیدادگری، در ایران چگونه باید بدنبال دادگری گشت .
آیا جان و حقوق انسان ها پرارزشترین چیز در جهان نیست که در ایران چنین آسان حکمرانان آن را نادیده می گیرند. من گمان می کنم که مردم ایران راه فراهم کردن یک سیستم سیاسی برپایه مردم سالاری و دمکراسی در کشورشان را در پیش گرفته اند و نمی خواهند که مانند قرون وسطی قدرت حکومتی تنها در دست یک نفر محدود شده و خود را رهبر بی چون و چرا بداند .
این حق مردم ایران است که بخواهند این سیستم غیر مردمی را تغییر بدهند . کشور ژاپن نیز در دوران سیاه پیش از جنگ جهانی دوم دچار چنین چالشی بود و قدرت خودکامه در دست یک نفر به نام امپراتور بود که نتیجه آن جنگ سالاری و گسترش سیاست استیلاگری نیروهای نظامی بود .
آدم هایی که سالیان دراز بر کرسی قدرت می نشینند با گذشت زمان دچار غرور شده و هر چند هم که آدم های خوبی باشند دچار اشتباه می شوند . تنها راه برای پیشگیری از بیراهه رفتن حاکمان قدرت، نهادینه کردن سیستم دمکراسی و نظارت مردمی بر ساختار سیاسی کشور می باشد .
چیزی که مرا شگفت زده کرده این است که کشور ایران با آنکه نام جمهوری را به یدک می کشد، سیستم سیاسی آن بجای شبیه به یک کشور مردم سالار، مانند یک کشور دیکتاتور می باشد و بیشترین قدرت در دست یک نفر به نام رهبر است .
آرزوی من این است که هر چه زودتر مردم ایران به خواسته خود رسیده و برای کشورشان یک ساختار سیاسی مردم سالار و آزاد درست کرده و آن را بسوی آینده ای روشن و پیشرفت هدایت کنند .آرش از ژاپن
ارسال یک نظر